سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی: خدمت به خلق؛ بحثی که برای اداری ها خوب است
یک حدیث عالی که خودم در کتاب آقای صافی اصفهانی دیدم، در آنجا نوشته بود که این حدیث هم در مستدرک الوسائل حسین نوری طبرسی است، هم در بحارالانوار ذکر شده است. این حدیث برای اداریها خوب است اداریها باید کار کنند. اگر کار نکردند این حقوقشان اشکال دارد چون حقوق مال بیتالمال است و مردم راضی نیستند. چون شخص معینی به شما حقوق نمیدهد. از همین منافع نفت و صادرات غیر نفتی و چه و چه و درآمد بیتالمال است. پس اگر یک اداری نشست پشت میز و با تلفن فقط برای خودش حرف زد، یک کاری برای ملت نکرد حقوقش اشکال دارد.
علی بن یقطین وزیر هارون بود اما شیعه بود، هارون هم نمیدانست. یک روزی علی بن یقطین مراجعه کرد به موسی بن جعفر (ع)، حضرت یک جمله به او فرمودند. فرمودند من سه چیز برای تو ضمانت میکنم به شرطی که تو هم یک چیز را برای من ضمانت کنی. آن یک چیزی که تو باید به من قول بدهی این است که: لا یأتی أحدٌ من موالینا فی دارالخلافه إلّا قمت بقضاء حاجته. یعنی قول بده یک نفر از دوستان ما وارد دارالخلافه که میشود و کار دولتی دارد کارش را راه بیاندازی، هی امروز و فردا نکن.
الآن هم این اداریها باید قول بدهند کار مردم را راه بیاندازند. چرا هی میگویی برو فردا بیا، پس فردا بیا. ادرایهایی که میگویند امروز بیا، فردا بیا، پس فردا بیا، کار مردم را راه نمیاندازند مخصوصا دوستان، متدینین، تاجرهای مهم.
اداریهایی که نوکر دولتاند، حقوق میگیرند، شخص معینی حقوق اینها را نمیدهد. این نیست که یک تاجری به اینها پول میدهد، نه اینها مال ماست. منافع نفت و بیت المال و اگر خدمت نکند حقوقش اشکال دارد، لذا حضرت به علی بن یقطین میفرماید: تو یک چیز برای من ضمانت بکن، من سه چیز برای تو ضمانت میکنم. این را حفظ کنید برای اداریها مخصوصا بگویید و آن یک چیز این است که هیچ کس در دارالخلافه وارد نشود مگر اینکه تو حاجت او را برآورده کنی.
کار یک ماهه را یک روزه راه بیاندازی مثل کسی که یک میلیون به تو رشوه میدهد چطور کارش را راه میاندازی! بدون رشوه کارش را راه بیانداز... حالا که رشوهها زیاد شده. منتهی حالا نمیگویند رشوه؛ میگویند حق حساب. این خارجیها، در سوریه میگفتند بخشش، همان رشوه را بخشش میگفتند. بعضیها اینجا حق حساب میگویند یا پاداش میگویند. هرجا اسمی دارد اما اینها رشوه است.
- ۹۴/۰۴/۰۴